نامه ی یک روسپی در دوبی به یکی از دوستان در خواب فرو رفته دنیا به آب برده
چکار می کنی دوستم؟
دوبی که اسپهان ما را هم نمی شود
طهران ما را به خوبی شده است
اگر نخل نشینان و شالیزار نشینان ما را به پدر ثروتمندانش داشت
به این نکته تاکید می کنم که شاید دگرگون بود یا که یا به
اولویت را بنگر
همان ارض که کشته شده ی دوران جهل عرب ایران را به حراج می نهندش در آن
و دولت پدران آن سه صد تومانی ها باز به این نکته تاکید می کنم که فقط به آئین خود می بالند در حالی که موسسان آن دولت که فرزندان سرکرده ی آن دولت به شمار می روند از آن می نالند.
بنشینید و دست به کار نشوید تا روزی که فهم در زبان محاوره ی شما باشد نه در تفسیر که اگر مفید می بود آنچه باید بود بود و دیگر نیازی به مدت نداشت.
امین.م تابستان 1391